مهمترین کتابی که مکرر مطالعه میکرد؛ کتاب خودش بود
سید مجتبی همیشه مشغول مطالعه در درون و بیرون خودش بود
مهمترین کتابی را که همیشه و مکرر مرور میکرد، کتابِ خودش بود.
انسان تنها کتابی را که کمتر برگ میزند، کتاب خودش است. همان کتابی که خداوند در قرآن میفرماید: «إقرَأ کِتابَک» خداوند در روز قیامت به انسان میفرماید: «اِقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيباً[۱]»
به این معنا که خودت کتاب خودت را بخوان! که تو خود برای رسیدگی و محاسبه و داوری اعمال خودت کافی هستی!
سید کتاب خودش را به دقت ورق میزد و واژه به واژه میخواند. کتاب وجودش را زیر ذرهبین گذاشته بود و خط به خطش را مرتب مرور میکرد.
به تعبیر امام علی(ع) که میفرماید بعثت پیامبر برای این بود که گنجهای پنهان وجود انسانها استخراج شوند، «يُثيروا لَهُم دَفائنَ العُقولِ[۲]» سیدمجتبی گنج وجود خودش را به سرعت استخراج کرد و از نردبان کمال به سرعت بالا رفت.
میل به مطالعه و فهمیدن در او موج میزد. در همان اندک ارتباطی که با هم داشتیم، وقتی خیلی کوتاه و گذرا موضوعی را با من مطرح میکرد، میشد فهمید که با چه دقت و حساسیتی مطالعه کرده است.
سؤالاتش را واضح و بیپروا میپرسید و نوعی تشنگی در یافتن و فهمیدن، همیشه او را به سمت مطالعه میکشاند که پله پله او را بیشتر به اوج نزدیک میکرد و به افقهای بسیار وسیع و تازهای رسیده بود که محصول مطالعه در درون و مطالعه در بیرون بود.
مطالعهی بیرونش غواصی در اعماق مطالب انواع کتب، خصوصاً کتابهای سیرهی اهل بیت(ع) و مطالعهی درونش خلوتهایش بودند.
خلوتهایی که بر مزار شهدا برای خودش مهیا کرده بود و با شهدا حرف میزد و این یک فرصت درونی بود و گفتگوها و نجواهایی که در خلوتهای متعددش در زندگی، با خداوند ایجاد کرده بود.
[۱] – سوره اسراء آیه ۱۴
[۲] – خطبه یک نهج البلاغه
راوی: دکتر محمدرضا سنگری (پژوهشگر و استاد دانشگاه)
منبع: کتاب سید زنده است