خاطره
موضوعات داغ

در تمام ایام نوروز کار سیدمجتبی همین بود

سید مایه دلگرمی و قوت قلب بچه‌های جلسات و نیروهای بسیجی بود

در ایام عید نوروز که اکثر پایگاه‌ها برنامه‌ی اردوی نوروزی داشتند و عمدتاً این اردوها در مناطق سرسبز و طبیعت زیبای سردشت و شهیون برگزار می‌شد، سید آدرس محل اسکان و اردوگاه همه‌ی پایگاه‌ها و تاریخ شروع و پایان اردوی‌شان را می‌گرفت.

در آن ایام، هر شب بعد از نماز مغرب و عشا، می‌گفت: «محمد! پاشو بریم به بچه‌ها یه سر بزنیم و برگردیم!».

راه می‌افتادیم به سمت محل اسکان و اردوگاه‌های پایگاه‌های مختلف و این سرکشی تا حوالی اذان صبح ادامه داشت.

بچه‌های جلسات قرآن وقتی چشم‌شان به سید می‌افتاد، انگار بال در می‌آوردند. عجیب بود که با دیدن سیدمجتبی روحیه‌شان عوض می‌شد و دلگرمی و انرژی مضاعفی پیدا می‌کردند.

در ایام نوروز از زمان شروع اولین اردو تا پایان آخرین اردو، برنامه سیدمجتبی همین بود.

تجربه‌ی کاری و جسارت و شجاعت وی در تأمین امنیت اردوگاه‌ها و محل اسکان بچه‌ها نیز نقش بسزایی داشت.

اگر کوچک‌ترین مزاحمتی برای بچه‌ها ایجاد می‌شد، سید با یک تماس خودش را به محل می‌رساند و به گونه‌ای عمل می‌کرد که تا پایان اردو، کسی جرأت نزدیک شدن به محل اردوگاه را نداشته باشد.

سید قوت قلب بچه‌های جلسات و نیروهای بسیجی بود.

راوی: محمدباقر امین‌راد

منبع: کتاب «سید زنده است»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا