خاطره

هنر، جذب افرادی است که گروه خونشون به نماز و مسجد نمی‌خورد

جاذبه شهید سید مجتبی و رمز موفقیتش در جذب افراد

کمتر کسی از بچه‌­های مساجد بود که سیدمجتبی را نشناسد و با او رابطه‌­ی دوستانه و صمیمی نداشته باشد.

سید سراسر جاذبه بود و رمز موفقیتش در جذب افراد، عدم افراط و تفریطش بود. کسی که جذب اخلاق سید می­‌شد و اندک رفاقتی بینشان شکل می­‌گرفت، پیش­بینیِ سرانجام آن دوستی، کار سختی نبود.

چون با هنرمندی سید، به سمت نماز جماعت و جلسه قرآن و در نهایت هم بسیج و برنامه‌­ها و فعالی‌ت­های بسیج سوق داده می‌­شد و کم­کم تبدیل به یک نیروی انقلابی می­‌شد که همه جوره پای کار بود.

اگر چشمش به نوجوانان و جوانانی می‌­افتاد که با بچه‌­های مساجد رفاقت می‌­کردند، اما پایشان هنوز به مسجد باز نشده بود، از بچه­‌ها می­‌خواست که به هر نحوی شده آنان را به سمت نماز و مسجد بکشانند.

یک روز وقتی انگشت اشاره­‌ی سید، نوجوانی از نوجوانان محله را نشانه رفته بود و اصرار داشت که بچه­‌ها، کم­کم او را به سمت مسجد بکشانند، یکی از دوستان گفت: «آسیدمجتبی! بی­‌خیالِ این بنده خدا شو! این مدام با بچه‌­های محل میشینه و سرش گرم ورق بازیه! بیاریمش مسجد چیکار آخه! این گروه خونِش به مسجد نمی­‌خوره!»

سید گفت: «اشتباه نکنید بچه‌­ها! هنر تو جذب همچین آدماییه! شما باید بتونین با اخلاق و رفتار خودتون اونو به سمت مسجد بکشونید. اونوقت یواش یواش خودش جذب نماز و قرآن و جلسه و بسیج میشه و بی خیالِ تلف کردن وقتش با کارای بیهوده و الکی!»

سیدمجتبی می­‌گفت: «اگه شما با رفتار درست و اخلاق خوش با این جور افراد برخورد کنید، اگه مردم­دار باشین و هدفتون خدمت به مردم باشه، دیدگاه خیلی از اینا نسبت به مسجد و بسیج و بچه­‌های بسیج تغییر می­‌کنه!»

سید مرتب می­‌گفت: «همیشه سعی کنید تو محل یه چرخی بزنید و این جَوونا و نوجوونایی رو که علاف و بیکار سرکوچه­‌ها وقت تلف می­کنن، جذب کنید به سمت نماز و مسجد. هنر اینه که همچین آدمایی رو بتونید تو مسیر درست قرار بدین و از انحرافشون جلوگیری کنین!»

راوی: حسین نادی(دوست شهید)

منبع: کتاب سید زنده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا